Darling in the FranXXSeries

In the distant future, humanity has been driven to near-extinction by giant beasts known as Klaxosaurs, forcing the surviving humans to take refuge in massive fortress cities called Plantations. Children raised here are trained to pilot giant mechas known as FranXX—the only weapons known to be effective against the Klaxosaurs—in boy-girl pairs. Bred for the sole purpose of piloting these machines, these children know nothing of the outside world and are only able to prove their existence by defending their race. Hiro, an aspiring FranXX pilot, has lost his motivation and self-confidence after failing an aptitude test. Skipping out on his class' graduation ceremony, Hiro retreats to a forest lake, where he encounters a mysterious girl with two horns growing out of her head. She introduces herself by her codename Zero Two, which is known to belong to an infamous FranXX pilot known as the Partner Killer. Before Hiro can digest the encounter, the Plantation is rocked by a sudden Klaxosaur attack. Zero Two engages the creature in her FranXX, but it is heavily damaged in the skirmish and crashes near Hiro. Finding her partner dead, Zero Two invites Hiro to pilot the mecha with her, and the duo easily defeats the Klaxosaur in the ensuing fight. With a new partner by his side, Hiro has been given a chance at redemption for his past failures, but at what cost? [Written by MAL Rewrite]

در آینده دور، موجوداتی عظیم الجثه به نام Klaxosarus بشریت را تا مرز انقراض پیش برده‌، و انسان‌های باقی مانده را مجبور به پناه بردن به شهر‌های قلعه مانند بسیار بزرگی به نام Plantations کرده‌اند. کودکانی که در این مکان‌ها بزرگ می‌شوند، برای هدایت کردن ربات‌هایی بزرگ به نام FranXX آموزش می‌بینند – تنها سلاح‌هایی که انسان‌ها می‌دانند بر روی Klaxosarus ها موثر هستند. این کودکان از دنیای بیرون هیچ چیزی نمی‌دانند و فقط با جنگیدن و دفاع از انسان‌ها می‌توانند ارزش خود را ثابت کنند.

هیرو، یکی از خلبان‌های مشتاق به کار، بعد از شکست خوردن در یکی از آزمون‌هایش، اعتماد به نفس و انگیزه‌اش را از دست داده است. او به مراسم فارغ التحصیلی کلاسش نمی رود، و بجای آن به دریاچه‌ای در جنگل نزدیک به محل نگهداری کودکان می‌رود و با دختری اسرارآمیز مواجه می‌شود که دو شاخ هم روی سرش دارد.او خودش را با اسم رمزی Zero Two ( صفر دو ) معرفی می‌کند که متعلق به یک خلبان بدنام است که به کشتن خلبان‌های همکارش مشهور است. قبل از اینکه هیرو فرصت هضم اتفاقی که افتاده را پیدا کند، شهر، مورد حمله Klaxosaur ها قرار می‌گیرد. زیرو تو در ربات FranXX خود با دشمن درگیر می‌شود اما به شدت آسیب می‌بیند و نزدیک هیرو سقوط می‌کند. زیرو تو، درحالی که همکارش کشته شده، از هیرو دعوت می‌کند تا به او در هدایت ربات کمک کند، و این دو به راحتی Klaxosaur را در نبرد شکست می‌دهند. هیرو حالا با همکاری جدید، شانسی دوباره برای جبران شکست‌های گذشته اش پیدا کرده، اما در ازای چه چیزی؟